مسابقه نی نی پالتو
سلام به همگی مدتی بود که نشد به روز بشم تو این مدت اتفاقای خوب و بد زیادی پیش اومد از جمله اوریون گرفتن پرنیا و بعدم بابای پرنیا و.....یه اتفاق خوبم این که پرنیا تو مسابقه نی نی پالتو برنده شد این اولین باری بود که تو مسابقه پرنیا شرکت می کرد من در آخرین روز عکس پرنیا رو گذاشتم وقت نشد عکس جدید بگیرم ، از این بابت خوشحالم و امیدوارم در تمام لحظات زندگیت موفق باشی &...
بدون عنوان
امام باقر(ع)فرمودند: هرکس «آیةالکرسی» را یک بار قرائت نماید خداوند هزار بدی و ناخوشی از بدیهای دنیایی و نیز هزار امر ناپسند و بد از بدیهای آخرتی را از او دور میسازد که سبکترین بدی دنیاییاش فقر و سبکترین بدی آخرتش عذاب قبر است. از رسول گرامی اسلام(ع) روایت شده است که فرمود: اگر شما «آیةالکرسی» را در خانهای قرائت کنید، شیطان از آنجا خارج میشود. همچنین خطاب به امام علی(ع)فرمود: هرگاه «آیةالکرسی» را در خانهای قرائت کنند، شیاطین و ساحران به آن خانه وارد نمیشوند ای علی! این آیه را به فرزندانت و خانوادهات و همسایگانت، آموزش ده که خداوند آیهای برتر از آن نازل نکرده است. از حضرت آیه الله کش...
نویسنده :
مامان و بابا
20:15
خود کفایی پرنیا
زیبای من سلام ، امروزم می خوام یکی از خاطراتت رو بنویسم .امروز وقتی داشتم خونه رو جاروبرقی می کشیدم دیدم رفتی دم در واستادی با یه دستت دیوارو گرفتی و با دست دیگت بای بای می کنی که می خوای بری در در . دختره خود کفای من ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:27
اولین باری که گفتی بده
پرنیا جونم امروزم گذشت و برام خاطره ای شد از روز های شیرین با تو بودن . (1/14) طبق عادت همیشت وقتی چیزی دستت میاد میدی به هر کی نزدیکته امروز کنترل تلوزیون وقتی به بابات دادی بهش خندیدی و گفتی اده (به معنای بده ) و ما کلی ذوق کردیم تو برای اولین بار گفتی بده ...
نویسنده :
مامان و بابا
0:01
انار خورون
کلا از میوه خوشت میاد و انار یکی از میوه های مورد علاقته امروز وقتی ازت غافل شدم دیدم رفتی سر جعبه انار یک انار برداشتی و دو تا گاز بزرگ زدی تا رسیدی به دونه هاش و داشتی دونه دونه انار می خوردی وقتی دیدمت به من خندیدی و یه دونه تعارف کردی به من و گفتی نه نه . ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:33
پرنیا در خونه یاسمین
واکسن ۱ سالگی
امروز صبح دوشنبه( 1391.9.6) قرار شد که واکسن تو بزنیم از آنجا که ایام تاسوعا و عاشورا هر سال می رفتیم شهرستان واکسن ۱ سالگی تو تصمیم گرفتم گناباد بزنم اولین بهداشتی که رفتیم روز های فرد می زدن و بعد از دور زدن تو خیابون با آژانس همراه با عمه منصوره و امیر حسین رفتیم یه بهداشت دیگه و بلاخره موفق شدیم که واکسن تو و امیر حسین بزنیم تویه بهداشت کلی بازی گوشی می کردی و می خندیدی موقع واکسن زدن هم اذیت نکردی ...
نویسنده :
مامان و بابا
22:13
شال گردن
امروز۲شنبه و ۲۹ آبان بود قرار شد امشب بریم شب نشینی عمو محسن و فاطمه جون . وقتی می خواستم جورابتو بپوشم پاتو بلند کردی تا جورابو پات کنم دختر زرنگ من وقتیم کت تو اومدم بپوشم با دست دیگت بای بای می کردی که سریع بریم دخمل من که دیرش میشه واسه بیرون رفتن ، وقتی رسیدیم تو خوابیده بود ی بعد که بیدار شدی بازی گوشی کردی بعد از شام فاطمه جون کادو تولد یه شال گردن سوسنی هدیه داد خودش بافته بود خیلی خیلی قشنگ بود . ...
نویسنده :
مامان و بابا
0:45