عاشقانه
دختر نازنینم اول سلام بعدم منو ببخش که کم تر میام و خاطراتتو ثبت می کنم اخه بیشتر ترجیح می دم توی دفتر خاطراتت اونا رو ثبت کنم با دست خط خودم نمی دونم شاید این جوری اگه روزی من نبودم اینو با دست خط خودم و فقط برای تو ،همراه با تجربیاتم برات به جای بمونه.
اتفاقاتی که افتاد طی این مدت اسباب کشی کردیم و بلاخره رفتیم خونه خودمون گر چه من هنوز که هنوزه خونه مامانی رو دوست دارمو دایی جون هم رفت سر کار ،خبر مهمه دیگه در مورد خودت اینکه حدود 10 روزی میشه که از پوشک گرفتمت و هنوز هم حواسم نباشه جیش میکنی جالب اینکه فرشو نجس کنی ازم می پرسی مامان فرشو نجس کردم شستی ؟همه چی می گی الا جیش تو ،خیلی سخته ولی اخرش چی تورو خدا زودی جیش تو بگو الان 2 سال و 1 ماه و 25 روز ته... از شبا بگم که خیلی اب و شیر می خوری کاریشم نمی شه کرد شبا معمولا جیش می کنی و از سر پا کردنم بدت میاد و اینکه خواسته باشم بیدارت کنم بری دستشویی هم همین طور ،و از اون جایی که که صبح ها تا 11 و یا 12 هم جا داری که بخوابی مجبورم پوشکت کنم شبا
به امید روزی که جیش تو بگیبای بای دختر ناز